10ماهگی
عزیزم ورودت به ده ماهگی مبارک ده ماه گذشت باورم نمیشه خیلی زود گذشت دیروز هم امتحانای مامی تموم شد تو این مدت که امتحان داشتم تو هم حسابی دست تو کاغذ وقلم بود خط خطی میکردی به محض اینکه خودکار ببینی زود به طرفش هجوم میاری وتو دست میگیری و رو کاغذ میکشی جالبش اینه که زمانی که میبینی چیزی نمیکشه خودگار و سرو تهش میکنی وبا نوک خودگار میکشی وذوق میکنی منم فقط ناباورانه نگاهت میکنم وخدارو از ته دل شکر میکنم. پارسال این موقع تو دلم بودی کوچولوی من .تو شب بیداریها پابه پای من بیدار بودی (از تکونات حس میکردم )وسر جلسه امتحان با لگدات حضوری خودتو میزدی فدات شم عزیزکم. امروز نوبت بهداشت داشتی ولی همش لالا کرده بودی منم گذاشتم واسه ...
نویسنده :
مامی فائزه✿◕ ‿ ◕✿
15:43